شهدای گمنام
به نام خدای شهیدان راستی شهدای گمنام برای چه می آیند؟؟
عزیزان بگذارید از همه حرفهای گفته و نگفته ام به حرمت یکرنگی شهیدان سکوت کنم و نفس های شما را به دل نوشته های دوست و شاعرارجمندم آقای خادمیان عزیز گره زنم.
آری...
آمده اید تا تلویزیون های چشم سیاه کوررنگی بگیرند.
ماهواره های سربه هوا لکنت بگیرند.
آمدید تا در گزارش هوا شناسی بجای دلواپسی برای سفر آخر هفته بعضی ها به شمال، بگویید که ابرهای فشرده روی صندلی های چرخدار هم بارانی اند.
پیش بینی کنید سیل، خانه های مجاور رودخانه رویا یشان را با خود خواهد برد.
به کسی برنخورد اما اگر اینقدر که درباره الی تبلیغ کردیم درباره علی ابراهیمی که در کربلای چهار کربلایی شد حرف می زدیم و تبلیغ می کردیم.
رهبر مان در نماز جمعه نمی گفت من جان ناقبلی دارم.
گلایه نمی کنم ، نفس سرکش خود را محاکمه می کنم. محک و محاکمه بود جبهه، در محک برنده شدید و اکنون نوبت محاکمه من است که ادامه دارد.
از کسی شنیده ام شما بچه های گردان روزهای مبادای انقلاب روح ا... هستید.
شما بچه های جبهه اید.
هرکجا که جنگ باشد هستید. دیروزجزیره مجنون و پنجوین امروز تهران و هر جا که فرمانده روح الهی شما ازسلاله پاک نبوی منادی عدالت علوی سید از سادات سپیده دم حضرت آیت ا... خامنه ای فرمان بدهد هنوز گوش به فرمانید.
سالها بچههای گردانهای تفحص دنبال آخرین لبخندتان میگشتند.
اما رو پنهان کردید.
امروز که میزها پیشروی کردند،
و روسری های ژرژت پا عقب کشیدند.
استخوانهای شما به پاسداری از شرافت این امت بسیج شدهاند.
سخن گفتن با بغض ترک خورده کار سادهای نیست. صدا کردن کسی که صفحههای شناسنامهاش را بادهای بهشتی بردهاند و نامش را نمیدانی جرأت یاغی میخواهد.
حرف زدن با کسانی که سالهاست با زبان فرشته و با لهجه ملائک صحبت میکنند ساده نیست.
امروز بر خاکستر زخمهای شما نماز گذاشتیم.
اما نمیدانم سبکی تابوتتان را، سنگینی بار غمتان. یا گرانباری دلتنگیهایمان را به دوش کشیدیم.
ای کاش سری بود بالا میگرفتند با هم حرف میزدیم، شما از بهشت میگفتید و ما از دلتنگیهای سرنوشت.
ای کاش سرت را بالا میگرفتی شاید یکی از این جماعت اهل محل تو باشد. تو را بشناسد و بگوید تو در شعلهها سیاه شدی و گیسوان مادرت سفید شد و نیامدی شاید نشانیات را به مادرت بدهد. تا بیش از این شبهای جمعه برای مزار بیپیکرت خیرات ندهد.
خدایا حالا که سجاده دلتنگیهایم را گسترانیدهام و با کلمات وضوی واضحات گرفتم و به قبله قبیله آسمانی این سرزمین ایستادم و 2 رکعت نماز حماسه آنها را بخوانم از من عاصی بپذیر.