سخنی با همه
اکنون که مجال یافتیم تا بار دیگر با شما باشیم پیرامون ارتباط و وظایف ذاتی همسران سخن به میان خواهیم آورد. اگر به فراسوی یک زندگی بنگریم و اگر خروجی یک زندگی موفق را بخواهیم بررسی کنیم بی درنگ باید نقش بی بدیل همسر(زن) را واکاوی نمائیم . آری همسر نقش اساسی و کلیدی در هر خانواده دارد. زیرا او مدیر اجرائی این کانون مقدس است و بی شک تدابیر مدیریتی و راهبرد های اجرایی یک زندگی از تفکر و نگرش همسر خانواده نشأت می گیرد. حال می خواهیم ببینیم یک همسر مدیر باید چه شاخصه هایی دارا باشد. ابتدا مدیررا معنا می کنیم تا بهتر بتوانیم پیرامون این امر مهم سخن به میان آوریم.
مدیر از نظر کارشناسی معانی فراوانی دارد ، ولی آن چیزی که مراد بحث ما می باشد، مدیر به معنای شناسایی توانمندی های افراد خانواده و نیازهای اجتماعی و خانواد گی افراد وشناخت شخصیت فردی آنان می باشد. با بکار گیری هر یک از ابزار یاد شده یک هدف گذاری صحیح در زندگی توسط مدیر اجرایی خانواده صورت می پذیرد. اول با یک برنامه از پیش تعیین شده به استقبال اجرای برنامه های خود می رود. برای مثال مدیر یک شرکت ابتدا یک برنامه زمانبندی شده را طراحی و سپس با استفاده از نیروی انسانی برنامه های خود را اجرا می کند و در حین اجرای آن هرگز از نظارت و هدایت برنامه غافل نمی شود. به معنای دیگر اینکه اگر یک مدیر برنامه و ایده های خود را مطرح نماید و صرفاَ به بیان آن اکتفا کند هرگز نمی تواند باز خورد خوبی داشته باشد.پس نقش نظارت و رهبری در اجرای برنا مه ها یکی از مهم ترین عوامل به نتیجه رساندن موضوع خواهد بود.
لذا به این نتیجه می رسیم شخصی که می خواهد یک مدیریت خوب از این منظر را اجرایی نماید می بایستی خود از فاکتورها و روش های ویژه ای برخوردار باشد.
لذا باید با کمی تأمل و نگرش به داشته های خود بیندشیم و ببینیم برای اداره یک کانون مقدس به نام خانواده شرایط لازم را داریم یا نه.باز هم برای این که فضای ذهنی ما آماده تر شود به یک مثال می پردازیم . هنگامی که تصمیم به تولید یک محصول گرفته می شود، پروسه های فراوانی را طراحی و سازمان دهی و در نهایت کنترل و هدایت می کنند تا به محصول مورد نظر برسند. مضاف بر اینکه مواد اولیه و دستگاه های تخصصی را به کار می بندند و از نیروی انسانی متخصص در آن امر کمک می جویند. پس وقتی برای تولید یک محصول کوچک اینقدر هزینه می شودتا یک محصول خوراکی، پوشاکی و امثال آن تولید شود، محصولی که فاقد عقل و اختیار است.
پس که مدیر اجرایی خانواده کار بسیار دشواری را بر عهده دارد. زیرا او می بایستی محصولاتی را به جامعه عرضه نماید که خود دارای عقل و اختیار هستند محصولاتی که خود تصمیم ساز و در یک کلمه جامعه ساز هستند.
لذا از این منظر مدیریت اجرایی همسران یک مدیریت منحصر به فرد به شمار خواهد آمد و به این موضوع پی می بریم که برای اداره این کانون ارزشمند باید توانمندی های خاصی داشت و
اکنون از شما خواننده ارزشمند سوال می کنم برای اداره این مجموعه چه برنا مه هایی از پیش تعیین شده ای دارید و یا تا به حال کدام یک از برنامه های خود را اجرا نموده و بازخورد آن را ارزیابی نموده اید و احیاناَ اگر ضعفی در برنامه های خود داشته اید در صدد اصلاح آن برآمده اید.
بی شک تفکیک در وظایف یکی از اصول مهم مدیریت است،ما تا چه اندازه وظایف خود را تفکیک کرده ایم. یعنی تا چه اندازه به این باور رسیده ایم که باید برای هر یک از اعضای خانواده یک روش برخوردی و یک برنامه اجرایی داشته باشیم . ونوع برخورد و گفتمان ما با اعضاء خانواده در خور جایگاه خانوادگی و شخصیتی آنها می باشد.
بی شک اکنون متوجه شده ایم که چرا در دین مبین اسلام جایگاه مادر و زن را اینقدر ارزشمند قلمداد می کند. اما باید ببینیم آیا به وظایف ذاتی خود در این رابطه عمل کرده ایم و امروز کارنامه عملکرد ما ، همسران و فرزندانمان می باشند. یعنی خروجی زندگی ما، شخصیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی همسر و فرزندان هستند.
اگر امروز در جامعه ناهنجاری هایی می بینیم، به نظر شما قسمتی از این ناهنجاری های بوجود آمده نتیجه سوء مدیریت در خانواده ها نیست. امروز که دشمن با جنگ نرم وارد عرصه کار زار شده است، آیا به نظر شما عقاید، افکار و نگرش فرزندان ما را نشانه نگرفته است. بی شک می دانید که اگر ارزش های یک جامعه و خانواده را از بین ببرند ، در حقیقت اصل آن جامعه و خانواده از بین رفته است. پس آگاه باشیم که چگونه دشمن خاکریز سخت و رفتار خشن را به یک جنگ سم آلود کشنده، ولی با ظاهری فریبنده و زیبا تغییر داده است. آیا به نظر شما با پیشرفت علم و فناوری، نباید روش تربیتی ما نیز علمی تر و آگاهانه تر باشد.
به چند نکته دیگر اشاره می کنیم تا شاید باعث شود توجه ما بیش از گذشته به اعضای خانواده جلب شود.از خود سوال کنیم به عنوان یک مدیر چقدر در حیطه خانواده نیاز سنجی و اثر سنجی رفتار اعضای خانواده را مورد مطالعه قرار می دهیم. و تاچه اندازه در این کانون مهم نظر سنجی می کنیم و شخصیت اعضاء را شکل می دهیم. به نظر شما اگر همسر و فرزندی از کانون خانواده جدا می شود به این علت نیست که به نیاز ها و خواسته های روحی و جسمی او بی توجهی شده. منظور از نیاز،همان نیاز رفتاری، عاطفی و اخلاقی است که نتیجه نظر سنجی، نیاز سنجی و اثر سنجی رفتار اعضای خانواده است. بی شک اندک دلایلی را که تقدیم شما خوانندگان ارجمند در این مقوله می کنم، نیمی از دریای پر تلاطم علل و علت های ناهنجاری خانواده می باشد. به آن امید که همه عامل به وظایف بسیار سنگین و طاقت فرسای خود باشیم.